یه مریم جدید

یه غریبه، یه آشنا

یه مریم جدید

یه غریبه، یه آشنا

انتظار

دقیقا می شود 599 روز. البته دقیق دقیقش 599 روز و 5 ساعت و 40دقیقه می شود. حالا چند دقیقه بیشتر یا کمتر. حسابش را که می کنم می بینم چه جان سختم. 599 روز و اندی فاصله مابین دو آغوش. دو زمزمه دوستت دارم در گوش. دو گونه خیس مماس. 


دارم پر می کشم. هزار بار یا بیشتر صحنه مواجه شدن با عزیزانم را تصور کرده ام. وقتی که گم بشوم در آغوش مردانه بابا. وقتی که ببویم عطر تن مامان را. وقتی که خواهری تنگ بفشاردم و وقتی که داداشی دست در گردنم بیاندارد و در گوشم بگوید "عزیزُم، جونُم". وقتی سفت بغل کنم خواهر زاده بزرگه را که شالش اندکی پس رفته و خواهر زاده کوچیکه را که روسریش را سفت بسته و مثل ابر بهار گریه می کند.


و همه اینها خیالات است. تا واقعیت هنوز دو روز و 12 ساعت و 15 دقیقه مانده است. حالا چند دقیقه بیشتر یا کمتر.

نظرات 7 + ارسال نظر
بابک اسحاقی دوشنبه 14 مرداد 1392 ساعت 09:32 ب.ظ

چقدر زیبا تصویر کردی این انتظار رو
خوش برگردی رفیق

ممنون.
خیلی ممنون.

بهترین روش کسب درآمد اینترنتی
-----------------------------------------------------
* راهی آسان ، سریع و لذت بخش برای کسب درآمد ...
* نگران سرمایه اولیه نباشید ، رایگانه رایگانه...
* دوست دارید دوبرابر بازدید وبلاگتان پول دریافت کنید ...
* مثلا : 2000 بازدید کننده در روز»»»» 40000 ریال درآمد...
* ایجاد وبلاگ رایگان روی سایت (کسب در آمد از گوگل برای اولین بار در ایران)
* در وبلاگ ایجاد کرده روی سایت مطلب ارسال کنید و از تک تک ارسالی ها از سایت دریافتی داشته باشید...
* فراتر از آنچه تصورش را می کنید...
* از بازدید کننده های وبلاگهای خودتان هم کسب درآمد کنید حتی یک نفر ...
* دوست داری عضوش بشی ؟ پس سریعتر روی آدرس زیر کلیک کن...
http://kasbdaramad2450.mihanblog.com/

ب.ر سه‌شنبه 15 مرداد 1392 ساعت 09:14 ق.ظ http://biparvabash.persianblog.ir

ﻭاﻱ ی ی ی...اﻻﻥ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﻭ ﺧﻮﻭﻧﺪﻡ اﺣﺴﺎﺱ ﻛﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻮﺷﺘﻤﺶ....ﻣﻦ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺤﻨﻪ ی ﺩﻳﺪاﺭ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ اﻡ ﺗﻮﻱ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺭﻭ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﻴﻜﻨﻢ....ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﻴﺸﻢ اﺯ ﻓﻜﺮﺵ ﻫﻢ ﺑﻌﺪﺵ اﺷﻚ ﺗﻮﻱ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺟﻤﻊ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺯﻭﺩﻱ ﻧﻤﻴﺘﻮﻭﻧﻢ ﺑﺮﻡ ﭘﻴﺸﺸﻮﻥ...
ﺳﻔﺮﺗﻮﻥ ﺑه ﺳﻼﻣﺖ....ﻣﻤﻨﻮﻥ اﺯ ﻧﻮﺷﺘﻪ ی ﺯﻳﺒﺎﺗﻮﻥ

ممنون از لطفتون. انشاءالله به زودی شما هم به دیدار خانواده اتون نائل بشید.

لیلا چهارشنبه 16 مرداد 1392 ساعت 01:15 ق.ظ

سفر به سلامت به امید دیدار

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

مریم انصاری پنج‌شنبه 17 مرداد 1392 ساعت 06:28 ب.ظ

وای مریم!

الآن برگشتی؟

مشتاق دیدار عزیزدلم.

پس چراغ خونه و نشاط خونه داره برگشت، به امید خدا.

جَمعتون گرم باشه الهی. مثل همیشه.

سلام
برگشتم عزیزم.
برگشتم گرچه وصال کوتاه است و بازگشت ناگزیر.
ممنون عزیزم. ممنون از این همه محبتت. به امید دیدار.

مریم انصاری پنج‌شنبه 17 مرداد 1392 ساعت 08:09 ب.ظ

داره برگشت!

اوهوم...
داره برگشتم!

مریم انصاری پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 05:48 ب.ظ

احوال مریم خانوم؟

خوبم مریم جان. ممنون از احوالپرسیت.
به زودی خدمت می رسم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد